رمان رقص مرگ
چهار شنبه 5 خرداد 1395
15:18اینهیه (فامیلشو نمیدنه)
اینم بیوگرافی من
نام:اینهیه
نام خانوادگی:نمیدونه
لقب:خفن،پلنگ
اعضای خانواده:از وقتی که یادش میاد تنها بوده و هیچکی رو نداره
سن:17
قد:169
رنگ چشم:سبز ابی
رنگ مو:بلوند
---------------------
رومینایوکیمورا
---------------------
ایانامینو فرد
--------------------------
بقیه هم اضافه میشن
این شخصیت ها
شخصیت های رمان های قبلی منن
اگر کسی رو جا انداختم بگه
اگه اسم کسی رو هم نوشتم که دوست نداره باشه
مشکلی نیست بگه اسمشو برمیدارم
منتظر حضور سبزتون هستم
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:اجی جون اشکال که نداره ولی من بیشتر رمان رو تایپیدم واسم قشنگتو ریما نوشتم
پاسخ:بی نت بودم
اگه میشه منم تو رمانتون باشم اگه شد با ریوما باشم برادرمم ایجی باشه
پاسخ:عزیز ریومارو گرفتن
پاسخ:فدا سرت
پاسخ:میشه عزیز ولی چون رمان رو تایپیدم یکم دیر میاید
اینهیه منو تو این رمان با کریس گذاشته
سلام عزیزم ببخشید من مزاحمت میشم برای چندمین بار ولی این آخرین در خواست من از شماست آبجی میشه خواهش کنم تا رمانتو ننوشتی من و با کریس از گروه اکسوبگذاری خواهش میکنم طورو خداااااا ممنونت میشم مرگ من
کریس مال ارمی هستش
اخه پسر اومدی اینجا تو وب دخترونه نظر میفرستی؟
ام خواهر ببخشید دخالت کردم
پاسخ:خواهش
ابجی بایی
پاسخ:بسلامت اجی جونم حق یارت
پاسخ:ببخشید وادفاز؟پدربزرگ من 100سال عمرکرد میدونید چرا؟نبایدم بدونید چون توکار دیگران دخالت ویا فوضولی نمیکرد پس خیلی خوش اومدید بسلامت
پاسخ:الهی نظراتشو پاک کنم اجی؟
پاسخ:وات؟
با شخصی ب نام مریم.؟
ک از ایران اومده...
ممنون
پاسخ:علیک نخیررر ورود اقایون تو وب ترجیحا ممنوعه
پاسخ:ارعععع هک کن کار خوبی هم میکنی خخخخفدات اجی خوشگلم
پاسخ:خودتی من معدلم کم شد که نت وصل نمیکنن به هیچکی نگومعدلم 19/64شد املا 16 شدم قراعت فارسی 18ورزش19بقیه همه بیست خخخخخ املا 16فکرشو کن اخه این ترم اصلا درس نخوندم
من خوب بود..تو خوب چطور؟خخخخ..
یادی هم از این مریم بدبخت نمیکنی. هی دیگه..ب این وضعیت عادت کردم...این فاطما زهی با خودش چی فکر کرده.؟کفاصط..میاد ب مت میگه دخترا واسش کلع میشکنن.اخه یکی نیست بگه ادم عاقل مممممننننن کلهههه شووو میشکنم...با اون لبخند های جلفش...دیروز منو اوشی رفتیم اسکیت بازییییی چ کفی داد من کفش اسکیت اوشین اسکیت ساده از روی سر هم دیگه میپریدیم..دور و ورمونو نیگاه کردیم دیدیم کل بچه های محل دارن مارو نگاع میگنن اون جنتلمن بیشعورم ک نیشش ب؟ااااااز بود فدات گلم .
توی قلبم درده...روی لبم خنده....
سرنوشت برای مریم بد نوشت...
پاسخ:سلام خداروشکر،اجی من همیشه بفکرتم چند وقت پیش از اوشین شماره خاستم تا بهت بزنگم اماگفت نداره اجی من نت ندارم بابامم نتو وصل نمیکنه کلی از رمان هامو تایپیدم اما نت ندارم بعلههههههه از اون ماجراهم خبر دارم ایشالا به سالامتییییییییی اقا چشمش مریم مارو گرفته خخخخ راستی نماز روزه هات قبول باشه من که کف کردم خخخخخخخ میدوستمت فراموشت نمیکنم بووووووووووووووس
اگه امکانش هست اسمموتورمان تغیربده
به آیدا
شرمنده بخدا مرسی
پاسخ:ساام اجی اخه چرا؟
خوبی؟
ببخشید من اصلا به شما سر نمی زدم این ۴ماه کلا درگیر بودم!
خوش حال می شم سر بزنی
کم پیدایی
پاسخ:بدون نت همین قبرستون
پاسخ:چشم اجی سعی میکنم
الهی قوربونش برم منم براش دعا میکنم فردامیرم امامزاده ی شهرمون براش دعا میکنم ایشالا خوب میشه میاد پیش خودمون کلی بخندیم وسربه سرهمدیگه بزاریم
اون یه دختر متفاوته...براش دعا کن...
دختریه که از 4سالگی خوندن و نوشتن بلد بوده 5سالش شد ک زبان انگلیس رو یاد داد بهش بابا ارتانش...6سالگی تا 7سالگی هم وبلاگ نویسی میکرده....8سالشم شد ک باباش مزد مادرشم ولش کرد...اشکاش همیشه اروم بود. ..... بعدم با دوستاش اشنا شده...الانم ک مریم خانوم تو بیمارستان 9تا دوست بزذگ تر از خودش پیداییده...
فقط براش دعا کن...عمل داره...خدایا قسمت میدم ...اگه مریم خوب بشه س تا گوسفند میکشیم و نذر به نیازمندان میدیم...
fazesangin3.blogfa.com
:
زحمت بکشین ببینید اگه خاستین شما رو هم عکساتونو با عشقتون بدم
من از بچگی جوگیر بودمD
پاسخ:خیلی هم عالییی
اینم منو و عشقم خوشکل افتادم نه؟
باشه فاطمه جون
دسپیناجون هستی عزیزم
وای پدرم دراومد 100 صفحه ی رمان رو تایپیدم پررنگترین نقش هاهم امولی هما ریما ارمی مرلی سایو اوشین خودمم بوق
بابا تبلت هارو با سارژ زده بودیم بابام عصبی شد همه رو شیکست
اصلا من هستم؟
بخدا منم خیلی نگرانشم
به پنل هم دست رسی ندارم اخه نت این موبایل خیلی ضعیفه اصلا نمیاد الانم داشتم رمان تایپ میکردم نوشتم امولی باز یادنظر مریم افتادم خیلی دپرس شدم وقتی نظرشو خوندم الهی اینهی فداش شه که اینقدر مهربونه توروخدا ناامیدش نکن تامیتونی بهش انرژی مثبت بده نمیخوام خودمو بزرگ ببینم ولی شاید حرف زدن بامن توروحیه اش تاثیر مثبت بزاره فاطمه زهرا جونم اگه شماره فرستادی. خوصوصی بفرست تو نظرات این پست هم بگو که شماره رو فرستادی تامن به هربدبختی که شده وارد پنل شم وشماره رو بردارم
بچه ها منتظرم باشید دارم مخ بابامو کارمیگیرم تا نت رو وصل کنه. بیش از50 صفحه ی رمان روهم نوشتم فداتون برای سلامتی همه مریضا دعا کنین چون دلتون پاکه دعاهاتون مستجاب میشه بوس بوس اینهی خفن
خانوادگی یارایی
سن 17
رنگ مو طلایی و کمی قهوه ای
چشم سبز
نقشم خیل ی عاشقونه
موی بلند تا کمر و
قد 170
وزن57
عشق شو (خواهشا این خابلو و عاشق موزیک واسه من)
اعضا خانواده ی داداش به اسم سوبارو
ممنون اجی اینهی
راستی شخصیت فقط واسه تنیسه؟
پاسخ:نمییییییگم عشقم کیه اما ایجی غدقنه
منم موخوام باشم البت اگ میشی
اسم: نانا
فامیلی: جکسا
سن: ۲۰
رنگ مو: مشکی
رنگ چشم: مشکی
قد: ۱۶۸
وزن: ۵۲
عشق: فعلا معلوم نیس بعدا بهت میگه
تمام
پاسخ:هستییییییی از دوستای صمیمی منم هستی
وزن:۴۹
اخلاق: باحال_ شوخ_ بعضی وقتا عصبانی_ زیاد هم از پسرا خوشم نمیاد
لقب ها :ساوی(یکی دیگه از اسم های من ساوینا هستش ولی تو خونه به اسم آوینا صدام میکنن)_آوی _زلزله_پسر کش(این پسر کش برا وقتیه که تیپ خیلی خوشگلی میزنم)
تیپ:اسپرت تقریبا همیشه یه کت کوتاه ارغوانی رنگ_یه بلوز آستین کوتاه آبی زیرش - یه شلوارک لی تا زیر زانو به رنگ آبی _موهام رو همیشه دم اسبی میبندم و همیشه یه کلاه کپ آبی روی سرمه _همیشه یه چکمه ترح لی ارغوانی رنگ میپوشم
رنگ مورد علاقه : (با توجه به تیپی که میزنم فکر نکنم لازم باشه اینو بگم)آبی و ارغوانی
از چیزایی که بدم میاد :گیر دادن داداشم به تیپی که میزنم_وقتی کونیمیتسو و پدر بزرگم با یه عالمه ماهی میان خونه و من مجبورم ماهی هارو سرخ کنم
غذا های مورد علاقه :دسر شکلاتی _ چیز برگر
تمام
پاسخ:اوکیییییی
آخرینویرایش: